#زیباترین_اجبار
#پارت_پنج
-صبر کن بابا بیاد
تا ۴ بشمری میرسه. ۱.2.۳.۴-
بابا- سلام من برگشتم
-سلام بابای گلم باربد دیدی درست گفتم
باربد- باشه شما فیلسوف
بابا خسته نباشید
-سالمت باشی پسرم برید سر میز تا منم بیام
من و باربد- چشم
بعد ناهار رفتم یکم خوابیدم و بعدم تحقیق هامو انجام دادم یکمم از قوانین
رانندگی و اینا که تو کتابه بود خوندم بعد رفتم جلو در اتاق باربد
-داداشی پاشو بریم دیگه
عه هنوز که خوابی
بارببببببببد
باربد- بزار یکم بخوابم االن میام
و باز خوابید ای باال
رفتم یه پر از تو جامدادی رو میز مطالعم برداشتم
حتما میگید این اونجا چیکار میکرد خب من تو پره لوله خودکار گذاشتم
رفتم پر رو روصورتش کشیدم هی غلت میزد ولی بیدار نمیشد
آخرش اعصابم خورد شد کردم تو دماغش دادش رفت بالا
منم دلم و گرفتم و منفجر شدم باربد هم خیره به من بود
باربد- نه مثل که نمیزاری بخوابیم باشه آماده شو ببرمت
-چشم داداش مهربونم
زودی رفتم تو اتاق و لباسام رو عور کردم
باربد- آماده شدی
-آره داداشی بزار شالم رو سر کنم
باربد- ای بابا باز که تو ست بنفش زدی
-عه خو بنفش دوست
-عه تو که صورتی دوست بودی
-آره خب امروز بنفش دوستم
-باشه فعال بیا بریم
با هم رفتیم پایین
-مامانی بابایی خداحافظ
بابا- خداحافظ دخترم باربد حواست بهش باشه
-باشه چشم اصال نگران نباشید منم حواسم به خودم هست
بابا- تو پسری به خاطر همین نگران نیستم میدونم از پس خودت بر میای
-عه بابا منم از پس خودم بر میاما
مامان- میخواید برید یا نه
رفتیم شهربازی یوهو￾راست میگیا خداحافظ خانواده گرامم
باربد- خب بیتا خانم کدوم رو دوست داری
- امممممم ترن بعد چرخ و فلک بعد کشتی صبا بعد تونل وحشت
-امر دیگه ای نیست
-اگه نپریده بودی وسط حرفم الزم نبود بیخودی سوال بپرسی
-خب بفرمایید
-اممم بعد سفینه بعدم ب ستنی بخوریم بعد بریم یکم بچرخیم ببینم چیز دیگه
ای به ذهنم میرسه
-خیلی پرروئی
-شما لطف دارید حاال اگه میشه بفرمایید تو صف
فدا داداشم
-چشم ب*و*س￾نمیخواد فدام شی همینجا وایسا تا بیام
باربد رفت تو صااف منم رفتم یه پفک گرفتم نشااسااتم رو نیمکت و مشااغول
خوردن شدم
یه پسره- به به خانم خوشگله دوست پسر فابریک نمیخوای
ای بابا این از سر قبرم پیدا شد اه حوصلشو ندارم
خدایا این بشران را به راه راست هدایت بفرما اینا دیگه زدن تو جاده خاکی￾به این ماهی دلت اومد زود شوهر کردی￾آقا من شوهر دارم مزاحم نشید
باربد داد زد- اینجا چه خبره
منم آروم جوری که فقط این دوتا بشنون گفتم
وای عزیز دلم اومد
دوتا پا داشتن دوتا دیگه قرر کردن و الفرار
ایش خاک تو سرتون حیف اسم مرد که رو شما بزارن
باربد- چیکارت داشتن
-همون همیشگی
باربد خندش گرفت بعد با هم رفتیم ترن
-جیییییییییییغ
باربد- مگه خودت نگفتی بیایم حاال چرا جیغ میزنی
#۱۴-
آخه بدون جیغ مزه نمیده هورا جیییییییییییغ
بعد کلی بازی
باربد- بیتا خسته شدم
-تو هم که مثل پیرمردا هی غر میزنی
-آخه تمام بازی های اینجا رو رفتیم
-نچ تونل وحشت هنوز نرفتیم بریم دیگه خواهش
-باشه ولی بعدش میریم خونه ها
-عه نمیریم پیتزا بخوریم
بیشتر دوست داشتم￾هووووم میدونسااتی از ایده هایی که صااب تا حاال دادی این ایده رو از همه
-هههههههه پس قبلی هارو چرا تایید میکردی
یدونه خواهر که بیشتر ندارم دلم نمیاد ناراحتش کنم
-ای فدای داداشم حاال بیا بریم تونل وحشت
-چشم بریم
سوار قطار تونل وحشت شدیم ای بابا همه پسر بودن جز من مسخرم نکنن
نخیر مسخره کنن داداش قهرمانم بالیی سرشون میاره که گنجشکای تو درخت
به حالشون زار زار جیش کنن
وجدان- یعنی نابود کردی ضربالمثل رو
-عه گیر نده دیگه
وارد تونل وحشت شدیم هوووف قبال زیاد اومدم به خاطر همین از این وسایل
نمیترسیدم
پسرا- واااااااااااای
منو بارید به اطراف نگاه میکردیم
پسرا- یا ابالفضل
-باربد
-جانم
-جیغم نمیاد چه کنم
-از بس اومدی برات طبیعی شده برگرد دنبال وسایل جدید
من هرچی گشتم هیچی پیدا نکردم دیگه داشتیم از تونل خارج میشدیم
هیوال- وووووووووعااااااااااا
من- جییییییییییییییییییییغ
پریدم بغل باربد
پسرا- عه چه عجب شما باالخره یه جیغ زدی
باربد- سرت تو کار خودت باشه
پسره- یعنی خاک تو سرت باربد نشناختی منو
باربد یهو چرخید
-هان؟ شما همو میشناسید
عه اینکه آقا شایانه کنارشم آقا نیما
یا خدا اینا باربد رو از کجا میشناسن
خب د ست دادن و یاد گذ شته کردن اه اه بعد میگن ما زنا خیلی پرحرفیم شما
که سر مارو خوردین
۱۵#
فهمیدم اینا قبال با باربد همکالسی بودن چون دو سال دیرتر اومدن دان شگاه با
من تو یه کالس افتادن
وای خدا یعنی خاطره کم نمیاوردن
یکی از خاطراتشااون- اول دبیرساتان معلم عربی میخواساات ازشااون امتحان
بگیره و اگه نمرشون زیر ۱۵میشد میفرستادشون دفتر مدرسه
اینا هم رفته بودن به یه موتوری پول داده بودن بره کیف معلم شون که توش برگه
های امتحانه رو بدزده اون موتوری هم همین کارو میکنه بعد میفهمن برگه ها
تو دفتر مدرسه بوده